اسلایدر

داستان شماره 1021

داستانهای باحال _ داستانسرا

داستانهایی درباره خدا_ پیغمران_ امامان_دین_ امام علی_ قضاوت امام علی_ اصیل ایرانی _ پادشاهان _عاشقانه_ ملا_ شیوانا_ بهلول_ بزرگان_ غمگین_ طنز_ جالب_ معجزه_ پسرانه_ عبرت آموز هوسرانی_ صفا و صمیمیتها_ شنیدنی_ زندگی_ موفقیتها_ خوش یمن_ طمع_ آموزنده_ بی ادبانه _ احساسی_ ترسناک _بقیه و..

داستان شماره 1021

داستان شماره 1021

معلمی به نام “سرانجام کار

 

بسم الله الرحمن الرحیم
شیوانا کنار جاده نشسته بود. عده ای را دید که با چوب و شمشیر و با حالتی عصبانی از دهکده خارج می شوند و به سمت دهکده همسایه می روند. شیوانا از آنها پرسید کجا می روند. سردسته با حالتی عصبانی گفت:” مردم بالا دست بخشی از چراگاه های پر علف دامن کوه را برای خود می خواهند و ما محال است این زمین ها را در اختیار آنها قرار دهیم. می رویم تا با آنها بجنگیم
شیوانا پرسید:” و آیا آنها که به جنگشان می روید دست روی دست می گذارند تا شما هر چه دلتان می خواهد به آنها بگوئید و هر بلایی که می خواهید سرشان بیاورید!؟
سردسته جمع گفت:” طبیعی است که نه! لابد آنها هم برای خود جمعی آماده کرده اند و ما برای هر نوع تلفاتی خود را آماده کرده ایم!؟”
شیوانا دوباره پرسید: و وقتی به هم رسیدید و چوب و چماق و شمشیر کشیدید و همدیگر را به خاک و خون کشاندید ، نهایت کار چه می شود!؟
سردسته جمع با تردید گفت:” خوب این وسط یک طرف زورش بیشتر است و طرف دیگر را وادار به تسلیم می کند!؟
شیوانا سری تکان داد و گفت:” اما معمولا داستان به همین جا ختم نمی شود. آنها ممکن است از سربازان امپراتور کمک بخواهند و شما مجبور شوید تن به مجازات دهید. در ثانی آنها اگر هم بالفرض تسلیم شوند فردا دوباره نیروهای خود را جمع کنند و بر شما شدیدتر می تازند. آخر  این همه دعوا و خشونت و خونریزی به کجا باید ختم شود!؟
سردسته جمع سرش را خاراند و گفت:” خوب ! زمین دامن کوه متعلق به تمام ساکنین این منطقه است و هر دو دهکده باید از آن سهم ببرند. فکر کنم آخرش آشتی کنیم و قبول کنیم که با هم و در کنار هم از این مرتع استفاده کنیم
شیوانا با تبسم گفت:” وقتی آخر این جنگ و دعوا آشتی و سازشی اینگونه است. خوب دیگر چه دلیلی دارد که برای رسیدن به این آشتی و سازش اجتناب ناپذیر حتما قبلش یک دعوا و خونریزی شدید انجام شود؟ بروید و گفتگو کنید شاید اصلا از همان ابتدا نیازی به دعوا نباشد! خیلی وقت ها” سرانجام کار” بهترین معلم برای درس گرفتن است. اگر مشکلی دارید که الآن شما را مجبور به عصبانیت و خشم وانجام  واکنش های غیر عاقلانه کرده است ، کمی بر خود مسلط شوید و از زمان جلوتر بروید و ببینید عاقبت و سرانجام این خشم و عصبانیت چه می تواند باشد!؟؟ بعد خواهید دید که “سرانجام کار” به شما می گوید که بهترین واکنش و مناسب ترین رفتار و برخورد در الآن چیست!؟

 



[ پنج شنبه 1 بهمن 1391برچسب:داستانهای شیوانا ( 3, ] [ 16:42 ] [ شهرام شیدایی ] [ ]